میرحسین موسوی در دو سال اخیر به علت ایستادگی در برابر خودکامگان و قانونشکنان، بارها مورد اتهام جریان اقتدارگرا قرار گرفته است؛ به طوری که حتی عملکرد درخشان او و دولتش در دوران سخت جنگ تحمیلی نیز زیر سؤال رفته است. اما امروز سایت آیتالله هاشمی رفسنجانی، یک سند تاریخی را منتشر کرد که همه این تبلیغات تخریبی را نقش بر آب میکند و مهندس موسوی را حتی در نگاه مدعیان بصیرت و پیروی از امام و انقلاب، سربلند نگه میدارد.
نخستوزیر دوران دفاع مقدس که در سالهای پایانی جنگ تحمیلی آماج حملات شدید سیاسی و اقتصادی جریان واپسگرای آن زمان قرار گرفته بود، علاوه بر حمایتهای مستمر و بیشائبهای که از سوی رهبر انقلاب اسلامی دریافت میکرد تا مخالفتهای سنگاندازان در هم شکسته شود، یک بار به طور ویژه مورد تایید صریح و تمامعیار امام خمینی (س) قرار گرفته است؛ در سوم آذر ماه ۱۳۶۷ که بنیانگذار جمهوری اسلامی از فرصت ابلاغ تشکیل بنیاد جانبازان استفاده کرد تا به صراحت از عملکرد میرحسین موسوی در همه ابعاد دفاع کند و او را مورد تایید کامل قرار دهد.
در آن زمان، چیزی از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ نگذشته بود که تبلیغات متحجران مخالف دولت برای تخریب نخستوزیر از سر گرفته شد و کار به جایی رسید که موسوی علاوه بر ناتوانی در اداره کشور درحال جنگ، به پشتیبانی نکردن بهاندازه از جنگ نیز متهم شود. جناح مخالف دولت میرحسین که یک بار از سوی امام به ناتوانی در ادارهی حتی یک نانوایی متهم شده بود – و البته این روزها درستی قضاوت امام کاملا ثابت شده – تلاش میکرد تا این اتهام را به سوی دولت و رئیس آن برگرداند؛ اما رهبر فقید نظام ایستاد و نگذاشت.
امام در این سند تاریخی که در بخش ضمائم کتاب خاطرات سال ۶۷ آیتالله هاشمی رفسنجانی منتشر شده و از آن منبع نقل میشود، تاکید کرده است: «از آنجا که ممکن است این روزها افرادی بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات و القائاتی در اذهان عامه به وجود آورند و زحمات بی شائبه و طاقت فرسای شما را خصوصاً در مسئله جنگ خدشه دار نمایند، لازم است این نکته را تذکر دهم که من همچون گذشته شما را فردی لایق و دلسوز برای انقلاب اسلامی می دانم، و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهیز سپاهیان اسلام فراموش نمی کنم، و الآن نیز شما را تأیید و حمایت می کنم.»
این سند تاریخی را میتوان پاسخی به تمام دروغپردازیهای مدعیان در دو سال اخیر علیه میرحسین دانست که از خشم ایستادگی او در برابر تقلب انتخاباتی و سرکوبهای پس از آن، به تخریب وی روی آوردند و خواستند او را بیآبرو کنند و عملکردش در دولت دفاع مقدس را زیر سؤال ببرند و برای اینکه به این هدف برسند، بدون اینکه به گرانیهای کمرشکن امروز ذرهای اشاره کنند، دنبال یک قیمت گران در آن دوران بودند که دستمایهی تبلیغات خود برای ترور شخصیت میرحسین قرار دهند؛ اما نتوانستند و کارهایشان نتیجهی عکس داد. اکنون باید دید آیا شهادت تاریخی امام خمینی بر کفایت و صداقت مهندس موسوی، به عذرخواهی این مدعیان بصیرت خواهد انجامید یا خیر.
متن کامل نامه مذکور را در ادامه بخوانید:
زمان: ۳ آذر ۱۳۶۷/۱۳ ربیعالثانی ۱۴۰۹
مکان: تهران، جماران
موضوع: انتصاب سرپرست امور جانبازان و فرمان ایجاد تشکیلات مناسب در این بنیاد
مخاطب: موسوی، میرحسین (نخست وزیر)
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مهندس میرحسین موسوی، نخست وزیر محترم – ایّده الله تعالی
از آنجا که چندی قبل جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ مهدی کروبی طی نامهای درخواست نمودند که برای رسیدگی هر چه بیشتر و بهتر به امور جانبازان و خانواده های شهدا اداره امور جانبازان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی به نهاد یا تشکیلات دیگری سپرده شود، اینجانب ضمن تقدیر و تشکر از ایشان و از کلیه مسئولین و دست اندرکاران «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» و مرکز پزشکی بنیاد، خصوصاً سرکار خانم کروبی ۱ که در شرایط جنگ کمال ایثار و فداکاری را نسبت به این عزیزان نموده اند، جنابعالی را مسئول اداره کلیه امور جانبازان عزیز نمودم که با استفاده از همکاری و تجربیات «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» و جانبازان و نیز اختصاص بهترین امکانات «بنیاد مستضعفان» به ایجاد تشکیلات جدیدی در این امر مقدس و بزرگ همت گمارید . و امید است با درایت و تقوا و تعهدی که در شما سراغ دارم به تمامی امور این حماسه سازان و شهیدان زنده انقلاب رسیدگی کامل گردد . و «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» نیز همچون گذشته با فراقت و امکانات بیشتر امور خانواد ههای معظم شهدا و مفقودین و اسرا را دنبال نماید.
از آنجا که ممکن است این روزها افرادی بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات و القائاتی در اذهان عامه به وجود آورند و ز حمات بی شائبه و طاقت فرسای شما را خصوصاً در مسئله جنگ خدشه دار نمایند، لازم است این نکته را تذکر دهم که من همچون گذشته شما را فردی لایق و دلسوز برای انقلاب اسلامی می دانم، و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهیز سپاهیان اسلام فراموش نمی کنم، والآن نیز شما را تأیید و حمایت می کنم.
از آنجا که سران کشور و هیأت مشورتی بازسازی کشور در چند روز آینده اصول و سیاست بازسازی را به دولت ابلاغ می نمایند، جنابعالی و اعضای محترم هیأت دولت باید با قدرت و قاطعیت و با استقلال کامل به امر بازسازی کشور و ترمیم خرابی ها پرداخته و رسیدگی به محرومین را در صدر برنامه های خود قرار دهید . و مردم عزیز و شریف ایران نیز، که همه چیز خود را در طبق اخلاص و بندگی خدا نهاده اند، توجه دارند که تا رسیدن به استقلال واقعی راه طولانی پیش رو دارند؛ و همه می دانند که با توجه به حجم عظیم خرابی ها نباید انتظار اصلاح و بازسازی سریع امور را داشت . ما هنوز در آغاز راه هستیم، و سالها وقت لازم است که با همت و تلاش همه دست اندرکاران و مردم عزیز میهن اسلامی مان بازسازی شود و مشکلات برطرف گردد . چه بسا افراد مغرض و مخالف با انقلاب، که از هیچ راهی نتوانسته اند به اسلام و انقلاب لطمه ای وارد نمایند، امروز در قالب شعارها و بالابردن سطح توقعات در مردم بخواهند به هدفهای شوم خود نایل شوند، و با انگشت نهادن روی مشکلاتی که نتیجه تحمیل چندین ساله جنگ بوده است مردم را نسبت به مسئولین بدبین کنند و این طور تبلیغ نمایند که بعد از قبول قطعنامه و نبودن جنگ چرا مشکلات حل نمی شود؟ باید به این افراد گفت مگر این کار به سادگی امکان پذیر است؟ مگر کشور ما از محاصره ها بیرون آمده است؟ مگر همه مراکز آسیب دیده برق و سوخت و کارخانجات را یک روزه می توان راه اندازی نمود که ما بگوییم دیروز جنگ بود و عذرها موجّه، ولی امروز که جنگ نیست چرا کمبود است؟ البته این سخن ها از باب تذکر به مؤمنین است؛ والاّ مردم وفادار و انقلابی کشورمان برای به دست آوردن استقلال واقعی و رسیدن به خودکفایی خیلی بیشتر از اینها آماده صبر و فداکاری هستند . و من مطمئنم که ملت ایران یک لحظه استقلال وعزت خود را با هزار سال زندگی در ناز و نعمت ولی وابسته به اجانب و بیگانگان معاوضه نمی کند. در خاتمه بار دیگر از زحمات دلسوزانه و مخلصانه دوست خوبم، جناب حجت الاسلام آقای کروبی تشکر می نمایم و امیدوارم تمامی افرادی که در خدمت معلولین جنگ تحمیلی بوده اند با صمیمیت با آقای نخست وزیر همکاری نمایند . خداوند بزرگ به همه مسئولین و دولت خدمتگزار و مردم شریف ایران توفیق صبر و ایثار در راه اسلام را عنایت فرماید. والسلام علیکم و رحمت الله.
بهتاریخ ۳/۹/۶۷ – روحالله الموسوی الخمینی
منبع: کلمه